.

.

چرا کشورها سیاست کاهش ارزش پول را پیاده می‌کنند؟

از زمانی که ارزهای جهانی استاندارد طلا را رها کردند و اجازه دادند نرخ‌های تبادل‌شان در برابر یکدیگر شناور شوند، رویدادهای متعددی در خصوص کاهش ارزش پول صورت گرفته‌اند که نه تنها به شهروندان خودِ کشور آسیب رسانده‌اند، بلکه هم‌چنین موج آن‌ها سراسر دنیا را نیز در بر گرفته‌اند. اگر عوارض این تصمیم، این چنین گسترده است، چرا کشورها ارزش پول شان را کاهش می‌دهند؟

 ۱. جهت افزایش صادرات

در بازار جهانی، کالاهای یک کشور باید با کالاهای سایر کشورها رقابت کنند. سازندگان خودرو در آمریکا با سازندگان خودرو در اروپا و ژاپن رقابت می‌کنند. چنان‌چه ارزش یورو در برابر دلار کاهش یابد، قیمت خودروهایی که توسط تولید کنندگان اروپایی در آمریکا به دلار به فروش می‌رسند،‌ به طور موثری نسبت به گذشته ارزان‌تر خواهد شد. از سویی دیگر، واحد پولی که ارزش بیش‌تری داشته باشد، به طور نسبی صادرات را برای خرید در بازارهای خارج گران‌تر می‌کند.

به عبارت دیگر، صادر کنندگان در بازار جهانی رقابتی‌تر می‌شوند. صادر کنندگان ترغیب می‌شوند، در حالی‌که وارد کنندگان دلسرد می‌شوند. با وجود این، به دو دلیل باید در این زمینه احتیاط به خرج داد. نخست این‌که، با افزایش تقاضا برای کالاهای صادر شده‌ی یک کشور در سطح جهانی، قیمت آن‌ها شروع به افزایش می‌کند، و همین مسئله تاثیر اولیه‌ی کاهش ارزش پول را عادی می‌کند. دلیل بعدی این‌که، وقتی سایر کشورها تاثیر این کار را مشاهده می‌کنند، آن‌ها نیز به شیوه‌ای که اصطلاحا به آن “‌مسابقه و رقابت همه جانبه‌“‌ می‌گویند، به کاهش ارزش پول‌های‌شان تشویق می‌شوند. این وضعیت می‌تواند به جنگ‌های متقابل میان واحدهای پولی، و تورم غیر قابل کنترل منجر می‌شو+د.

۲. جهت کاهش کسری‌های تجاری

به دلیل ارزان‌تر شدن صادرات و گران‌تر شدن واردات، صادرات افزایش و واردات کاهش خواهند یافت. افزایش صادرات و کاهش واردات باعث بهبود پرداخت‌ها و در نتیجه، کاهش کسری‌های تجاری می‌شود. با توجه به این‌که ایالات متحده و بسیاری دیگر از کشورها، سال به سال، اقتصادشان را با عدم تعادل‌های دائمی پیش می‌برند، کسری‌های دائمی در دنیای امروز رایج نیست. با وجود این، طبق نظریه‌ی اقتصادی، کسری‌های پیوسته در طولانی مدت ناپایدار هستند و می‌توانند به سطوح خطرناکی از بدهی منجر شوند که می‌توانند اقتصاد را فلج کنند. کاهش ارزش پول کشور می‌تواند به اصلاح تعادل پرداخت‌ها و کاهش این کسری‌ها کمک کند.

با وجود این، اشکال بالقوه‌ای در این استدلال وجود دارد. کاهش ارزش پول، بار بدهی وام‌های خارجی را نیز هنگام قیمت گذاری‌شان بر اساس واحد پول خانگی افزایش می‌دهد. این مسئله برای کشورهای در حال توسعه‌ای نظیر هند یا آرژانتین که بدهی‌های زیادی به دلار و یورو دارند، مشکل بزرگی ایجاد می‌کند. پرداخت این بدهی‌های خارجی دشوار می‌شوند، و این مسئله اعتماد مردم این کشورها را به واحد پول‌شان کاهش می‌دهد.

مطلب مرتبط: ۲۱ بزرگترین شرکت های نفت و گاز جهان :شامل ایران

۳. جهت کاهش بار بدهی‌های دولتی

چنان‌چه یک دولت دارای بدهی‌های دولتی زیادی باشد که باید به صورت مرتب پرداخت شوند، ممکن است به فکر ترویج سیاست پولی ضعیف بیفتد. چنان‌چه پرداخت‌های بدهی به صورت ثابت باشند، پول ضعیف باعث می‌شود این پرداخت‌ها به مرور زمان به طور موثری ارزان‌تر شوند.

به طور مثال، دولتی را در نظر بگیرید که مجبور باشد ماهانه ۱ میلیون دلار پرداخت کند، به طوری که بابت بدهی‌های معوق نیز ملزم به پرداخت بهره باشد. ولی چنان‌چه ارزش همان ۱ میلیون دلار پرداخت‌های فرضی کاهش یابند، پوشش این بهره آسان‌تر خواهد بود. در این مثال،‌ چنان‌چه ارزش ارز داخلی این کشور به نیمی از ارزش اولیه‌ی آن کاهش یابد، ارزش پرداخت بدهی ۱ میلیون دلاری به اندازه‌ی ۵۰۰،۰۰۰ دلار خواهد شد.

بار دیگر باید خاطر نشان کرد، این تاکتیک باید با احتیاط به کار بسته شود. از آن‌جا که بیش‌تر کشورهای جهان دارای برخی اشکال بدهی‌های معوق هستند، کاهش ارزش پول ملی ممکن است باعث آغاز مسابقه و رقابتی همه جانبه شود. هم‌چنین اگر کشور مورد نظر مقدار زیادی اوراق قرضه‌ی خارجی باشد، از آن‌جا که این مسئله پرداخت‌های بهره‌ی این بدهی‌ها را نسبتا هزینه‌بر می‌کند، این تاکتیک شکست می‌خورد.

نتیجه‌ی کلی

کشورها می‌توانند جهت تحقق سیاست‌های اقتصادی‌شان از کاهش ارزش پول ملی استفاده کنند. داشتن ارز داخلی ضعیف‌تر نسبت به سایر کشورهای جهان می‌تواند به افزایش صادرات، کاهش کسری‌های تجاری،‌ و کاهش بهای پرداخت‌های بهره‌ی مرتبط با بدهی‌های معوق دولتی منجر شود. با وجود این، کاهش ارزش پول دارای برخی عوارض منفی نیز هست. این کار باعث ایجاد تردید و بلاتکلیفی در بازارهای جهانی می‌شود، و این عامل می‌تواند باعث کاهش بازارهای دارایی یا رکود اقتصادی شود.

کشورها ممکن است به ورود به جنگ متقابلی در خصوص ارز داخلی وسوسه شوند، و ارزش پول داخلی‌شان را طی یک رقابت و مسابقه‌ای همه جانبه کاهش دهند. این وضعیت می‌تواند بسیار خطرناک باشد و به چرخه‌ی ناقصی تبدیل شود که دیگر نه تنها کاهش ارزش پول داخلی فایده‌ای در بر ندارد، بلکه ضررهای زیادی به همراه خواهد داشت.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.