ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
برای بسیاری این سؤال پیش آمده است: وقتی حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) به ری پناه آورد در کدام محله شهرری ساکن شد؟ جذابیت آن در پاسخی است که به این سؤال داده میشود و جواب فقط یک محله است: «هاشمآباد».
امروز ۱۵ شوال روز وفات حضرت عبدالعظیم حسنی است. مردی که فقط ۲ سال در شهرری مهمان بود و بعد از اینکه او را در تکهای از زمین شهرری به خاک سپردند برای همیشه میزبان نهتنها زائران ری، بلکه همه اهالی شهرری شد و لقب «سید الکریم» بهواسطه محبتی که به اهالی ری داشت بر حضرت نشست. امروز از میزبانی آن حضرت یک هزار و ۱۸۸ سال میگذرد.
حضرت در کدام محله ساکن بود
برای خیلی از افراد پژوهشگر این سؤال پیشآمده است. وقتی حضرت به ری پناه آورد در کدام محله شهرری ساکن شد؟ البته این سؤال اگرچه برای پژوهشگران یک سؤال تخصصی بهحساب میآید اما برای اهالی شهرری سؤالی از سر کنجکاوی است هرچند جذابیت آن در پاسخی است که به این سؤال داده میشود و جواب فقط یک کلمه است «محله هاشمآباد»
محلهای که امروز از آن فقط چند کوچه مخروبه باقیمانده است و قرار است که این محله در طرح توسعه حرم حضرت عبدالعظیم (ع) کاملاً تخریب شود. اما دوستداران ری باوجوداینکه در حال حاضر بخش وسیعی از این محدوده نام و نشانی از محله ندارد بازهم این محدوده را به نام «هاشمآباد» میشناسند.
اینجا خانه عبدالعظیم حسنی است
«محمود صفی نژاد» متولد محله هاشمآباد و متولی «تکیه هاشمآباد» از قدیمیترین افرادی است که در این موضوع شنونده تاریخ شفاهی بوده است میگوید: «منابع متعددی را دراینباره مطالعه کردهام و توضیح میدهد: «همین تکیه هاشمآباد که قدمت ۲۰۰ ساله دارد تابهحال چندین بار در این سالها تغییر مکان داده است؛ اما بازهم پاتوق مناسبی است برای کسانی است که درباره محله هاشمآباد پژوهش میکنند. ازاینرو در این سالها من شنونده گفتههای ری شناس ها و پژوهشگران متعددی بودهام. با همه این اوصاف میتوانم مجسم کنم که حضرت در کدام محدوده از محله هاشمآباد سکونت داشته. محمود صفی نژاد طول پارکینگ جنوبی حرم را طی میکند جایی رو به روی ورودی حوزه علمیه خواهران میایستد میگوید: «قدیمها به این محدوده کوچه «دوستان» میگفتند که بعدها به کوچه «حضرتی» معروف شد.» همانجا که ایستاده انگشت اشارهاش را در هوا تاب میدهد و میگوید: «تا همین ۲۰ سال پیش دیوارهای کوچه حضرتی باقی بود. حضرت طول کوچه حضرتی را پیاده میرفت تا به بارگاه امامزاده حمزه برسد اطراف این امام زادگان هم قبرستان بوده است.
خانه عبدالعظیم حسنی به روایت بزرگان
احمد ابوحمزه مدرس تاریخ و ری شناس، مطالعه گستردهای درباره زندگی حضرت عبدالعظیم (ع) داشته است میگوید: «منابع متعددی در این زمینه وجود دارد طوری که در کتاب ری باستان «کریمان» درباره سکونت حضرت در ری مینویسد: «حضرت را در ترک وطن مجبور کرده بودند و سکونت او در نزدیکی «دژ رشکان» و در کوچه ساسان بوده است. و در جای دیگر عنوان میکند که در بعضی از روایات بیانشده عبدالعظیم حسنی در کوچهای به نام «سکة الموالی» به معنای «کوچه دوستان» ساکن بوده است. این کوچه را به این جهت کوچه دوستان نامیدهاند که دوستداران شیعیان و اهلبیت در آن کوچه ساکن بودند و در کوچههای دیگر حنفیها و شافعیان خانههای عالیه داشتند. این کوچه در محلهای به نام ساربانان بوده محلی که تلاقی سه فرقه حنفی شافعی و شیعه بوده است.
حضرت در سرداب محله ساربانان
ابوحمزه به منبع معتبر دیگری اشاره میکند به کتاب حضرت «عبدالعظیم حسنی» نوشته «اصغر قائدان» در این کتاب علت مهاجرت عبدالعظیم حسنی را نشر و بسط معارف اهلبیت و شیعه امامیه در سرزمینی است که مردم آن نسبت به آل محمد خلوص و دوستی و محبت داشتند و حضور عبدالعظیم حسنی در ری به دلیل مکان مطمئن و مناسب برای فرزندان و نوادگان رسول خدا (ص) بوده است. حضرت عبدالعظیم بهطور مخفیانه از سامرا خارج و پس از گذر از شهرها دیهها و قصبات مختلف که همه بهصورت مخفیانه بوده به شهرری میرسد او در سرداب منزل یکی از شیعیان در محله ساربانان ساکن میشود و در زیرزمین به عبادت و ریاضت میپردازد و روزها روزه میگیرد و مخفیانه از سرداب بیرون آمده و قبر یکی از فرزندان موسی ابن جعفر مقصود امامزاده حمزه را زیارت میکرده است.
حضوری آشکار در کوچه دوستان
البته در کتاب تاریخ آستان ری به نوشته «عبدالله عقیلی» که به شنیدهها و شواهد بیشتر نزدیک است آمده است: «سکة الموالی محلی بوده است که حسن بن زید که سلسله علویان را در طبرستان بنا گذاشت در همان محل زندگی میکرده او از سران نامدار زیدیه و سادات حسنی مقیم ری و پدرش زید پسرعموی بلافصل حضرت عبدالعظیم بوده است. پس چطور ممکن است دو پسرعمو از بزرگان یک خاندان در یک محله از حال هم بیخبر باشند؟ یا بهصورت مخفیانه به زیارت قبر امامزاده حمزه برود؟ این در حالی است که آن محله شیعهنشین بوده، هرچند فعالیتهای سیاسی حضرت از چشم دیگران دور بود؛ اما چطور وی اینهمه مسیرهای ناهموار را طی کرده بود تا به موطن امن برسد و بازهم در این سرزمین پنهان باشد. از تاریخ چنان برمیآید که چون در شهرری فرمانروایان مختلف حکومت میکردند و هوای ناسازگار داشت بیشتر مردم در سرداب زندگی میکردند و این سبک زندگی مردم بود و داستان مخفی زیستن حضرت عبدالعظیم برداشتی اشتباه بوده است.
مزاری زیر درخت سیب
محدث نوری نقل میکند: «فردی از شیعیان، حضرت رسول (ص) را در خواب زیارت میکند که به او میفرماید: «فردا یکی از اولاد من کنار درخت سیب در باغ عبدالجبار بن عبدالوهاب رازی تشییع و دفن خواهد شد.»
آن شخص برای خرید آن مکان به صاحب باغ مراجعه میکند و قبل از اینکه خواب خود را تعریف کند صاحب باغ نیز توضیح میدهد که چنین خوابی دیده است. صاحب باغ آن را وقف عبدالعظیم (ع) و دیگر شیعیان میکند تا در آن دفن شوند. به همین علت، حرم عبدالعظیم حسنی به «مسجد شجره» یا «مزار نزدیک درخت» نیز معروف است.»
پس از مدتی عبدالعظیم بیمار میشود و دار فانی را وداع میگوید و او را در همان پای درخت سیب به خاک می سپرند. هنگامیکه خواستند او را غسل بدهند کاغذی را در پیراهنش پیدا میکنند که او خود و پدرانش را نام میبرد: «من ابوالقاسم پسر عبدالله پسر علی پسر حسن پسر زید پسر حسن بن علی پسر علی بن ابیطالب هستم.»
امروز هاشمآبادیهای شهرری خودشان را هممحلی عبدالعظیم حسنی میدانند مردمانی که اصیلترین مردمان ری هستند و البته محلهشان امروز بخشی از آستان حرم حضرت عبدالعظیم حسنی است.