ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
«کَمَثَلِ الشَّیْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنسَانِ اکْفُرْ فَلَمَّا کَفَرَ
قَالَ إِنِّی بَرِیءٌ مِّنکَ إِنِّی أَخَافُ اللهَ رَبَّ الْعَالَمِینَ ٭
فَکَانَ عَاقِبَتَهُمَا أَنَّهُمَا فِی النَّارِ خَالِدَیْنِ فِیهَا
وَذَلِکَ جَزَاء الظَّالِمِینَ(سوره حشر (59)، آیات 16 ـ 17.)
کار آنان به سان شیطان که به انسان
گفت: کافر شو (تا تو را کمک کنم) وقتی کافر شد، گفت من از تو بیزارم من از
خدای جهانیان میترسم. سرانجام کارشان این شد که هر دو در آتش دوزخ جاودانه
خواهند بود، این است سزای ستمگران».
آدمی اگر عابدترین خلق روزگار باشد، بایستی همواره مراقب نفس سرکش و بد لگام باشد که پیوسته انسان را به پرتگاه هلاکت می کشاند.
نمونه روشن آن، ابلیس سیه روی است که بنا به روایتی از علی علیه السلام، شش هزار سال خدای را پرستش نمود اما عاقبت با حسد بردن بر آدمی، گرفتار نخوت و کبر گردید و کارنامه سفید گذشتهاش را سیاه و سرنوشت تاریک آیندهاش را تباه ساخت. بلعم باعورا، نمونه دیگری است که بنا به نقلی، به پایه و رتبتی رسیده بود که اسم اعظم خدا را میدانست و با این اسم، کرامتها از وی سر میزد. اما عاقبت در بند شیطان گرفتار آمد و از راه راست بیرون شد. برصیصای عابد-که در نوشتار حاضر بیشتر از آن سخن خواهد رفت، نمونه سومی است که داستان آن، به گونهای خاص در قرآن کریم مورد اشاره واقع شده است. در زیر حکایت وی به اختصار از منظر قرآن روایت شده است.
ادامه مطلب ...