ما در آموزش به شما یاد می دهیم که چگونه از میان چند سیستم عامل یکی را پیش فرض قرار دهید. پس بترتیب مراحل زیر را دنبال کنید.
اول از همه به Control Panel بروید و روی System کلیک کنید
ادامه مطلب ...
2. هنگام مطالعه از روش نت برداری یا خلاصه نویسی استفاده کنید،به عبارتی
یا مطالب مهم روی یک برگه یا در دفتری نوشته شود ویا اینکه در کتاب با مداد
زیر آنها خط کشیده شود ویا با ماژیک مخصوص (فسفری)روی مطالب مهم علامت
گذاری شود وطبق برنامه مرور شود.
3. همیشه مدتی قبل از شروع امتحانات مطالب کتاب راتقسیم بندی نموده وطبق برنامه چون مطالب کم است سعی شود بخوبی آنها را یاد بگیرید.
ادامه مطلب ...
نام علمی آن Cornus mas می باشد و به دلیل اینکه میوه خام آن حاوی اسید بالایی می باشد خوردن خام آن توصیه نمی شود.
فواید تغذیه ای:
زغال اخته غنی از آنتوسیانین رنگدانه ای از گروه فلاونوئیدها که آنتی اکسیدانی قدرتمند است که با دادن الکترون به رادیکال های آزاد تولید شده در بدن و پیشگیری از آسیب به سلول و بافت های بدن در برابر بیماری هایی از قبیل سرطان، بیماری های عصبی، دیابت،آب مروارید،تصلب شرایین، عفونت های باکتریایی، بیماری های التهابی از قبیل آرتروز و آرتریت و حتی پیری محافظت می کنند.
سینوس:
اعداد
صفر و یک و دو و سه و چهار را بترتیب از صفر شروع کنید زیر اعداد که در
بالا گفتیم قرار دهید(در زیر صفر-صفر سی-یک چهل و پنج-دو شصت-سه نود-چهار
را قرار دهید) سپس اعداد پایینی اعداد صفر تا چهار ار به زیر رادیکال ببرید
(اعدادی که رادیکال آنها جواب صحیح می دهند جواب صحیح را بنویسید ولی
اعدادی که جواب نمی دهند بگذارید زیر رادیکال بمانند) سپس اعداد بدست آمده
را تقسیم بر دو بکنید.
کوسینوس:
به همان ترتیب بالا انجام می دهید
ولی اعداد صفر تا چهار را برعکس می چینید یعنی: (زیر صفر-چهار سی-سه چهل و
پنج-دو شصت-یک نود-صفر قرار دهید) بعد مثل کوسینوس اعداد صفر تا چهار را به
زیر رادیکال برده تقسیم بر دو بکنید.
تانژانت:
برای یافتن تانژانت سینوس را بر کوسینوس تقسیم کنید.
کوتانژانت:
برای یافتن کوتانژانت برعکس تانژانت کوسینوس را بر سینوس تقسیم کنید.
در شهر کوفه تاجرى به نام ابوجعفر بود که کسب و کار، روش بسیار پسندیده اى داشت . سوداى او آمیخته به اغراض مادى و ازدیاد ثروت نبود، بلکه بیشتر توجه به خشنودى و رضایت خدا داشت . هر گاه یکى از سادات چیزى از او به قرض مى خواست ، هیچگونه عذر و بهانه اى نمى آورد و به او مى داد و بعد به غلامش مى گفت : بنویس على بن ابى طالب - ع - فلان مبلغ قرض کرده و آن نوشته را به همان حال مى گذاشت . مدت زیادى بر این روش گذرانید تا ورشکسته شد و سرمایه خود را از دست داد. روزى غلام خود صدا زد و گفت : دفتر حساب را بیاورد و هر یک از مدیونین که فوت شده اند نام آنها را از دفتر محو کند و دستور داد از کسانى که زنده بودند مطالبه نماید.
ادامه مطلب ...
آن شب عابد هر چه منتظر غذا شد، خبری نشد، تا جایی که گرسنگی بر او غالب شد. طاقتش تمام شد و از کوه پایین آمد و به خانه آتش پرستی که در دامنه کوه منزل داشت رفت و از او طلب نان کرد، آتش پرست 3 قرص نان به او داد و او بسمت عبادتگاه خود حرکت کرد.
سگ نگهبان خانه آتش پرست به دنبال او راه افتاد، جلوی راه او را گرفت... مرد عابد یک قرص نان را جلوی او انداخت تا برگردد و بگذارد او براهش ادامه دهد، سگ نان را خورد و دوباره راه او را گرفت، مرد قرص دوم نان را نیز جلوی او انداخت و خواست برود اما سگ دست بردار نبود و نمی گذاشت مرد به راهش ادامه دهد. مرد عابد با عصبانیت قرص سوم را نیز جلوی او انداخت و گفت : ای حیوان تو چه بی حیایی! صاحبت قرص نانی به من داد اما تو نگذاشتی آنرا ببرم؟
به اذن خدای عز و جلٌ ، سگ به سخن آمد و گفت: من بی حیا نیستم، من سالهای سال سگ در خانه مردی هستم، شبهایی که به من غذا داد پیشش ماندم ، شبهایی هم که غذا نداد باز هم پیشش ماندم، شبهایی که مرا از خانه اش راند، پشت در خانه اش تا صبح نشستم... تو بی حیایی، که عمری خدایت هر شب غذای شبت را برایت فرستاد و هر چه خواستی عطایت کرد، یک شب که غذایی نرسید، فراموشش کردی و از او بریدی و برای رفع گرسنگی ات به در خانه یک آتش پرست آمدی و طلب نان کردی...
مرد با شنیدن این سخنان منقلب شد و به عبادتگاه خویش بازگشت و توبه کرد.